خواجهنصیرالدین طوسی، به استناد منابع قدیمتر، میگوید: «چون والیان جور کنند باران نبارد و خشکسال بود» [طوسی، اخلاق محتشمی، ۱۳۷]؛ همو در جای دیگر یادآور میشود که: «عمارت دنیا به عدل مدنی است و خرابی دنیا به جور مدنی» [همو، اخلاق ناصری، ۱۳۵].
امام محمد غزالی در نگارشهایش حکایات و وقایع عبرتآموز فراوان نقل میکند. او در آثار دیگرش نیز اشاراتی در باب نسبت یا رابطة بین عدالت با برکات خداوند دارد و همچنین از عواقب ظلم و فساد مردمان ـ که عبارت از قحط و غلا، فقر و ناامنی و بلیات زمینی و آسمانی باشد ـ سخن میگوید. بررسی دیگر آثار غزالی از حوصلة مقالة حاضر بیرون است، و تنها با نقل روایتی از کیمیای سعادت به این گفتار پایان میبخشد [غزالی، ۱۳۶۱، ۱ر۲۶۲]:
مالک دینار میگوید: در بنیاسرائیل قحطی بود، بارها به استسقا [طلب باران ] بیرون شدند، و اجابت نیفتاد. پس وحی آمد به پیغامبر ایشان که ایشان را بگو که: بیرون آمدهاید و دعا میکنید با کالبدهای پلید و شکمهای پُر حرام و دستهای به خون ناحقآلوده؛ بر این بیرون آمدن خشم من بر شما زیادت گردد و از من دورتر گردید.
این مطالب پارهای بود از خیل باورها، گفتگوها، روایات و داستانهای ایران و اسلامی در باب رابطه و نسبت برکات حضرت باریتعالی با میزان و درجة دادگری حاکم بر جوامع بشری. امید دارد برای خوانندگان مفید و آموزنده باشد، و لطفاً، نقد و نظر احتمالی خود را به آدرس نویسنده مرحمت فرمایند:
* بخش عمدة این مقاله در فصلنامة پاژ [مشهد، فرهنگسرای فردوسی]، شمارة ۳، پاییز ۱۳۸۷، [ویژهنامة غزالی]، ص ۹۴-۸۳، منتشر شده است.
[۱]. ابن قتیبه [۲۷۶-۲۱۳هـ]، اصلاً ایرانی است، پدرش اهل مرو از خراسان بوده است.
[۲]. عبهری غزنوی، طی قصیدهای، در مدح آلب ارسلان سلجوقی، اشارهای به ویرانگریهای ترکمانانِ بد دارد [جاجرمی، ۲ر۴۷۷].
[۳]. مقارن با همان عصرِ ترکمانان سلجوقیِ حاکم بر ایران، ناصرخسرو قبادیانی، در مضامینی از قصاید خود، شرایط و اوضاع غمانگیز خراسان را در این ابیات تجسم بخشیده است [دیوان ناصرخسرو، ۷۹، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۴۵]:
خاک خراسان چو بود جای ادب
معدن دیوان ناکس اکنون شد
بندة ترکان شدند، باز مگر
نجم خراسان نحس و مخبون شد
******************
نگه کنید که در دست اینو آن چو خراس
به چندگونه بدیدید مر خراسان را
اکنون که دیوخراسان به جملهویران کرد
ازو چگونه ستانم زمین ویران را
مرا بَدَل ز خراسان زمین یمگان است
کسی چرا طلبد مرمرا و یمگان را
******************
خراسان جای دونان گشت، گنجد
به یک خانه درون آزاده با دون
بر آن تربت که بارد خشم ایزد
بلا روید نبات از خاک مَسنوُن
[۴]. سنایی غزنوی ابیات دیگری نیز در این باب دارد، از آن جمله است [ لغتنامه، ذیل عدل]:
هر کجا عدل روی بنموده استرنعمت اندر جهان بیفزوده است