دسته: شعر و شاعری

0

موسی عصمتی شاعر نابینا را بیشتر بشناسیم شعر (جریان ما ) خوانش : زینب بیات شاعر و مجری توانمند صدا و سیما به همراه (فایل صوتی)

جریان ما شاعر : موسی عصمتی خوانش : زینب بیات شاعر و مجری توانمند صدا و سیما تدوین : دانشمند با سپاس از هما خانجانی مسئول بخش نابینایان کتابخانه مرکزی همدان موسی عصمتی، شاعر اهل مشهد، نابیناست و همین باعث شده درکی که از جهان اطرافش دارد متفاوت تر و شاید عمیق تر از بقیه باشد. با او درباره زندگی و نگاهش به آن به گفت و گو نشسته ایم. موسی عصمتی را شاعران مشهد به خوبی می شناسند. شاعر عصا به دست و محجوبی که از آغازین دقایق شروع جلسات شعر وارد محل برگزاری شب شعر یا انجمن های هفتگی می شد، یک گوشه می نشست، خوب می شنید، خوب حرف می زد و خوب نقد می کرد. اما موسی عصمتی یک ویژگی دارد که او را از دیگر شاعران هم عصرمان متمایز می کند و آن هم این است که او نابینا است و همین شعرش را هم متمایز کرده است، چرا که شعر او در کنار «رنگ» و «تصویر» از بو، صدا و لامسه نیز بهره برده است. به همین دلیل شاید ترکیب «نابینایی» و «شاعری» ترکیب جالب و ویژه ای باشد. شاعر برای نوشتن نیاز به دیدن دارد، اما این دیدن می تواند هم از دریچه چشم...

خانه جلا ال احمد 0

خانه‌ای که حتی صاحبش هم ممنوع الورود است!

خواهرزاده جلال آل‌احمد می‌گوید: مسوولان از برگزاری مراسم سالروز درگذشت بانو سیمین دانشور در محل خانه- موزه سیمین و جلال خودداری کردند. محمدحسین دانایی، خواهرزاده زنده یاد جلال آل احمد در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: « ۱۸ اسفند سالروز درگذشت بانو دکتر سیمین دانشور است، ستاره درخشانی در سپهر ادبیات معاصر که با نوشتن رمان «سووشون» به عنوان «بانوی ادبیات داستانی ایران» شناخته شد.  چندی پس از درگذشت این بانوی گرامی، خانه محل سکونت او و همسر نامدارش، زنده یاد جلال آل احمد، در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت تا به یک نهاد فرهنگی عام المنفعه تبدیل شود و حداقل انتظار هم این بود که بتوان مراسمی با مناسبت‌های مرتبط را در آن‌جا برگزار کرد. به همین لحاظ، جمعی از اعضای خانواده و دوستداران سیمین و جلال از مسوولان شرکت توسعه فضاهای فرهنگی وابسته به شهرداری تهران که اکنون عهده‌دار اداره این خانه- موزه است، درخواست کردند که با هزینه خودشان مراسمی را برای یادبود و بزرگداشت این بانوی گرانقدر در همان منزل برگزار کنند، ولی متأسفانه پس از چند روز سکوت و بی‌اعتنایی، سرانجام اطلاع حاصل شد که بزعم مدیران(!) مزبور، برگزاری این مراسم به علت همزمانی با اعیاد شعبانیه صحیح و مجاز نیست، آن‌هم...

0

کمی زمستان با فروغ و اخوان

سه شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱ فروغ فرخزاد: و این منم زنی تنها در آستانۀ فصلی سرد در ابتدای درک هستی آلودۀ زمین ویأس ساده و غمناک آسمان و ناتوانی این دست های سیمانی زمان گذشت زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت چهار بار نواخت امروز روز اول دیماه است من راز فصل ها را می دانم و حرف لحظه ها را میفهمم نجات دهنده در گور خفته است و خاک، خاک پذیرنده اشارتی است به آرامش مهدی اخوان ثالث(م.امید): سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است. کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیداریاران را نگه جز پیش پا را دید، نتواند که ره تاریک و لغزان است وگر دست محبت سوی کس یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سرما سخت سوزان است. نفس کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟ ز چشم دوستان دور یا نزدیک مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی … بازدیدها: ۳

نیما یوشیج 0

۱۳ دیماه سالروزدرگذشت علی اسفندیاری : زندگینامه نیما یوشیج ، بیوگرافی، آثار و اشعار پدر شعر نو از ( سارا نبی‌یان)

نیما یوشیج، شاعر معاصر و پدر شعر نوی فارسی است. او با ایجاد تحول و تغییر در ارکان شعر کلاسیک، سبک جدیدی از شعر را ابداع و معرفی کرد. نیما یوشیج، با نام قبلی علی اسفندیاری، شاعری پیشرو بود که با درهم شکستن قواعد شعر کلاسیک، سبک جدیدی را در شعر ابداع کرد و آن را «شعر نو» نامید. نوآوری نیما، مانند هر پدیده جدید دیگری، ابتدا با مخالفت و حتی دشمنی روبه‌رو شد و سروده‌های او را ناهمخوان با قواعد شعری نامیدند؛ اما نیما با استواری در راه درستی که پیش گرفته بود، ثابت کرد که شعر نو، در مسیر و ادامه راه شعر کلاسیک است. آنچه در این مقاله در مورد نیما یوشیج می‌خوانید: درباره نیما، پدر شعر نو زندگی‌نامه نیما  مجموعه آثار نیما اشعار نیما چرا علی اسفندیاری به نیما یوشیج معروف شد؟ آرامگاه نیما کجاست؟ درباره نیما، پدر شعر نو علی اسفندیاری، معروف به نیما یوشیج در ابتدا به سبک کلاسیک خراسانی شعر می‌سرود. اشعار او مطابق با اصول شعری قدیم، دارای وزن، قافیه و عروض شعر کلاسیک بودند؛ اما این نوع شعر، آن چیزی نبود که نیما سودای آن را در سر داشت. او چیزی فراتر از قالب‌های معین و از پیش تعیین شده می‌خواست. همان...

0

شب مفتون امینی در ساعت پنج بعدازظهر چهارشنبه هفتم دی‌ماه ۱۴۰۱

ششصد و چهل و نهمین شب از شب‌های مجله بخارا اختصاص یافته است به بحث و بررسی دربارۀ آثار زنده‌یاد مفتون امینی. این جلسه در ساعت پنج بعدازظهر چهارشنبه هفتم دی‌ماه ۱۴۰۱ به صورت مجازی پخش خواهد شد. یدالله مفتون امینی متخلص به مفتون، در ۲۱ خرداد ۱۳۰۵ در شهرستان شاهین‌دژ دهستان هولاسو زاده شد. پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز به تهران آمد و وارد دانشگاه شد. او دانش‌آموختۀ رشتۀ حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود و از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۹ در وزارت دادگستری خدمت نمود. نخستین دفتر شعر مفتون امینی با نام «دریاچه» در سال ۱۳۳۱ منتشر شد. از دیگر دفترهای او می‌توان به «کولاک»، «انارستان»، «فصل پنهان»، «عصرانه در باغ رصدخانه»، «من و خزان و تو»، «اکنون‌های دور»، «مستقیم تا نرسیده به صبح» و… اشاره کرد. امینی در آغاز شاعری کلاسیک و کهن‌پرداز بود اما بعدها به شعر بی‌وزن و قالب‌های نوپردازانه روی آورد. وی علاوه بر شعر فارسی، اشعاری نیز به زبان ترکی سروده‌ است. مفتون امینی در دهم آذرماه ۱۴۰۱ در ۹۶ سالگی درگذشت. در این شب بهاءالدین خرمشاهی، مهدی مظفری ساوجی و علی دهباشی دربارۀ سروده‌های مفتون امینی سخن خواهند گفت و همچنین بخش‌هایی از فیلم کوتاهی که در منزل...

0

سروده های استاد حسینعلی راشد بخش چهارم

اشاره: در این شماره چند سروده و قصیده دیگر ازشعرهای مرحوم استاد راشد تربتی را از نظر می گذرانیم. امیدواریم این نمونه ها برای اهل ادب بیانگر ذوق، وآشنایی با طبع والا و چیره دستی آن خطیب فقید در سرایش پارسی باشد. اشعار راشد انتقادی و دارای مضامین عینی و معاصر است و در کنار آن طبیعت و فصول، خاصه پاییز موجب عبرت و تحیرش بوده و به انگیزش طبع شعر آن بزرگوار تشریک مساعی کرده و اثر می نهاده است. در احوال جهان تو پنداری جهان را پایه بر چیست زمین و آسمان را مایه از کیست نظامش بر عدالت هست بر پا و یا بر قهر و جبر بی‌محابا؟ اساسش حکمت است وعلم و تدبیر و یا تبدیل بی‌پایان و تغییر؟ ز یک سو نظم و استحکام بینی محبت، عشق و استرحام بینی ز دیگر سو همه جنگ و تنازع ستیزه بینی و نفی و تمانع طبیعت‌ها همه با هم مخالف مسخر گشته و با هم مؤالف کدامین قدرت اینها را به پیوست چرا بار دگر پیوسته بگسست دو عامل بس قوی باشد پدیدار یکی زان عشق و دیگر جنگ و پیکار سراسر اندر این عالم نظر کن تو کلّ و جزء را زیر و زبر کن همه جا...

0

سروده ای زیبا با اجرای همشهری عزیزمان خانم ملیحه_یعقوبی در انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه در محل کتابخانه شهید بهشتی شنبه ۱۴۰۱/۰۹/۱۹ ( همراه فایل صوتی )

بازدیدها: ۷