رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی در گفت‌وگو با ایلنا: عوامل نارضایتی مردم را باید شناسایی و از بین برد/ هیچ مطالبه‌ای نباید مورد بی‌توجهی قرار گیرد

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: باید رویه ها و فرایند‌هایی که در سازمان‌ها، اساسا عامل اعتراض مردم هستند را شناسایی و از بین برد. ابتدا باید ببینیم افراد تحت چه فشاری هستند و در واقع باید موضوعاتی را شناسایی کنیم که نارضایتی مردم را تشدید می‌کنند.

عوامل نارضایتی مردم را باید شناسایی و از بین برد/ هیچ مطالبه‌ای نباید مورد بی‌توجهی قرار گیرد

«علی انتظاری» رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه مسئولان بارها اعلام کرده‌اند که صف اغتشاشگران از معترضان جداست، چه راهکاری می‌توان ارائه کرد تا گفت‌وگو بین دولت و معترضان شکل بگیرد، گفت: اساسا در مورد بحث اعتراضات باید ساز و کارهای نهادی وجود داشته باشد که افراد به صورت مرحله‌ای بتوانند نکات، پیشنهادها و اعتراض‌هایشان را به صورت موثر در جایی منعکس کنند و نباید گذاشت بیان اعتراض‌ها به مرحله حاد برسد و بعد از آن امکان طرح آنها فراهم شود، زیرا این روند اصلا منطقی نیست.

ضرورت شناسایی فرآیندهایی که باعث نارضایتی و اعتراض مردم می‌شود

وی ادامه داد: قاعدتا باید رویه ها و فرایند‌هایی که در سازمان‌ها اساسا عامل اعتراض هستند را شناسایی و از بین برد. ابتدا باید ببینیم افراد تحت چه فشاری هستند و در واقع باید موضوعاتی را شناسایی کرد که نارضایتی مردم را تشدید می‌کنند.

این جامعه شناس تصریح کرد: اگر در نظام بروکراسی ما تسهیل‌گری و ساده سازی فرایندها اتفاق نیفتد و روندها، منطقی و عقلانی نشوند و رویه‌های سازمان‌ها و مردم به گونه‌ای نشود که دسترسی مردم به آن‌ها تسریع شود بی‌معنی است که به مردم بگوییم، می‌توانید در مکانی خاص اعتراض‌تان را مطرح کنید، چون بدون تحقق این اقدامات، صرف طرح اعتراض‌ها، مشکلی را حل نمی‌کند.

ابتدا باید تراکم مقررات مزاحم و غیرعقلانی حل شود

انتظاری خاطرنشان کرد: در دستگاه بانکی و در دستگاه‌‌های دولتی با تراکم مقررات مزاحم و غیرعقلانی مواجه هستیم که موجب آزار مردم می‌شود و تا این‌ها حل نشود، مشکلات نیز حل نمی‌شود، چراکه این‌ها باعث ایجاد نارضایتی در مردم می‌شود. در گذشته زمانی بود که مردم خیلی در تماس با الگوها و رویه های عقلانی نبودند و در فضای مجازی حضور نداشتند و خیلی موضوعات را نمی‌شناختند، اما الان بدین گونه نیست، به همین دلیل دولت باید به شدت مقررات زدایی کند. مقرراتی که در همه سازمان‌ها وجود دارد و هیچ مبنای قانونی ندارد، این مقررا‌ت‌ باید از دستگاه اداری کشور زدوده شود؛ وقتی این اتفاق افتاد اعلام کنند که اگر افراد اعتراضی داشتند آنها را کجاها می‌توانند طرح کنند. در ابتدا لازم است که نهادهای جدی برای دریافت گزارش ها و اعتراض های مردمی وجود داشته باشند. این نهادهای نباید به صورت فرمالیته و نمایشی عمل کنند تا اعتماد مردم را جلب کنند. در حال حاضر مردم در برابر دستگاه بروکراسی، بی‌پناه هستند و اگر این‌ها حل نشود، اختصاص مکانی برای طرح اعتراضات بیشتر جنبه نمایشی به خود می گیرد و به حل مسائل مردم منجر نخواهد شد.

مشکل موجود از غالب نبودن گفتمان فرهنگی و اجتماعی نشات می گیرد

وی با تاکید بر اهمیت غلبه گفتمان فرهنگی و اجتماعی در کشور گفت: مشکلی که  در حال حاضر در نظام حکمرانی داریم این است که گفتمان فرهنگی و گفتمان اجتماعی غلبه ندارد. در دوران کرونا دیدیم که گفتمان پزشکی به جای گفتمان علوم اجتماعی برای حکمرانی تعیین تکلیف کرد و نتیجه چیرگی گفتمان پزشکی وضعیتی شد که ملاحظه می کنید. در واقع حکمرانی با اینکه در گفتمان پزشکی تعارض منافع شدیدی وجود داشت و دارد در دوران کرونا به شدت نسبت به این گفتمان منفعل شد و تصمیمات راهبردی خود را به این گفتمان واگذار کرد. این در حالی است که هنگامی امکان آشتی بین حکمرانی و مردم برقرار می شود که خود را به رویکرد فرهنگی و گفتمان علوم اجتماعی نزدیک کند.

در دوران کرونا مناسبات اجتماعی و رو در رو را تضعیف کردیم 

او با بیان اینکه بخش عظیمی از هویت ایرانیان، هویت اجتماعی است، ادامه داد: این در حالی است که در دوران کرونا از یک طرف با واژگانی مانند رعایت فاصله اجتماعی و نه رعایت فاصله فیزیکی، مناسبات اجتماعی و رو در رو را تضعیف کردیم و فکر می‌کردیم با این اقدامات کمک می‌کنیم تا مصونیت ایجاد شود و افراد کمتر به ویروس کرونا مبتلا می‌شوند، در حالی که خبر نداشتیم که این یک بیماری کم پیامدی در مقایسه با پیامدهای بیماری کرونا نیست و باعث تضعیف هویت اجتماعی می‌شود.

وی درباره چرایی استفاده از ادبیات نامناسب در اعتراضات اخیر گفت: تحت تأثیر گفتمان پزشکی بود که اجازه درغلتیدن مردم به خصوص نوجوانان و جوانان را به غار تنهایی فضای مجازی دادیم و این یکی از عوامل تبیین کننده ناآرامی‌ها اخیر و رفتار مدیریت نشده بوده است. در عین حال نباید نقش سایر عوامل از جمله اهتمام در تقدس‌زدایی از جامعه را نادیده گرفت. بسیاری از گفتمان‌های رقیب نظیر گفتمان‌های چپ در رابطه تنگاتنگ با فاشیسم رسانه‌ای خارج از کشور برای تقدس‌زدایی و عرفی کردن جامعه دینی و اسلامی اهتمام جدی دارند و آن را یکی از موانع سلطه خود به شمار می‌روند و به همین سبب از طریق کارگزاران خود مطالبه ادبیات رکیک دارند.

جوانان و نوجوانان را در غار تنهایی مجازی گذاشتیم 

این استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: در واقع ارتباطات رو در روی مردم تضعیف شد و مردم و به ویژه جوانان و نوجوانان به سمت فضای مجازی کشیده شدند و افراد را در غار تنهایی مجازی گذاشتیم که ارتباطات آن‌ها عمدتا از طریق فضای مجازی در پلتفرم‌ها و رسانه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد. یکی از مشکلات و مسائل تربیتی که داریم این است که بچه‌هایمان را براساس وضعیتی که در جامعه دارند تربیت می‌کنیم یعنی براساس رویکرد آبرومدارانه آن‌ها را تربیت می‌کنیم نه براساس رویکرد فضیلت‌مدارانه. یعنی آدم‌ها در رشته‌هایی درس نمی‌خوانند که در آن‌ها قابلیت دارند و مفید هستند بلکه در رشته‌ای درس می‌خوانند که آبرو کسب کنند، حتی ازدواج و لباس پوشیدنشان هم براساس آنچه که دوست دارند نیست، بلکه ازدواجی می‌کنند که برای آن‌ها آبرو می‌آورد.

الگوی تربیتی ما الگوی «آبرومدارانه» است نه «فضیلت‌مدارانه»

وی خاطرنشان کرد: اساسا الگوی تربیتی ما الگوی آبرومدارانه است در مقابل الگوی فضیلت‌مدارانه یا حکمت‌مدارانه. وقتی با این سبک افراد پرورش پیدا می‌کنند به هنگام ورود به فضای مجازی با توجه به گمنامی احساس رهایی می‌کنند در نتیجه مدیریت رفتار خود را از دست می‌دهند. به عبارت دیگر وقتی انسان‌ها در موقعیت‌های واقعی به شدت مجبور به مدیریت رفتار خود هستند و درونیات خود را کنترل می‌کنند هنگامی که به محیطی که هیچ کنترلی بر آن وجود ندارد وارد می‌شوند، اجازه هر رفتاری را به خود می‌دهند. وقتی این گونه هویت آن‌ها شکل گرفت در بازگشت به دنیای واقعی، دیگر آدم‌های قبلی نیستند. انسان‌های که تجربه غرق شدن در فضای مجازی را داشته‌اند – حال چه در پلتفرم‌هایی نظیر رسانه‌های اجتماعی و یا بازی‌های رایانه‌ای – پس از بازگشت از این غار مجازی به دنیای واقعی، حداقل برای دوره‌ای علائم بیمارگون از خود بروز می‌دهند. زمان می‌برد تا مطالبات و تلقی‌های فانتزی و تخیلی آن‌ها در مواجهه با واقعیت اجتماعی تعدیل شود. هر چند این آدم‌ها به هیچ وجه به وضعیت قبلی خود برنخواهند گشت. اینها همان چیزهایی است که گفتمان علوم اجتماعی درک می‌کرد و پیش بینی می‌کرد لکن گفتمان پزشکی نسبت به آن‌ها بی‌توجه بود.

باید به افکار عمومی توجه ویژه شود

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش به اهمیت نقش رسانه در شرایط کنونی تاکید کرد و گفت: اعتبار رسانه موضوع مهمی است، مسئله‌ای که وجود دارد این است که رسانه باید ارتباط خود را با مردم حفظ کند. بی‌توجهی یا کم‌توجهی به افکار عمومی می‌تواند بسیار موضوع مسئله‌سازی باشد و در شرایطی که افکار عمومی به شدت در شرف تهدید ربایش قرار دارند، قطعا مسئله ایجاد می‌کند و برای جلوگیری از آن باید به افکار عمومی توجه ویژه شود.

انتظاری تصریح کرد: هرچه ما در عرصه‌های نظامی موفق بوده‌ایم و قاطعانه و تمام عیار عمل کرده‌ایم، اما در عرصه رسانه‌ای توفیقات لازم را نداشته‌ایم و این در حالی است که تنها سرمایه‌ای که در این میان داریم سرمایه مردمی است و این سرمایه‌ای است که تاکنون بارها از آن بهره‌مند شده‌ایم، اما این سرمایه، آسیب‌پذیر است و از همین رو مدیریت افکار عمومی موضوعی است که باید فکر جدی درباره آن صورت گیرد.

«سوءاستفاده سایرین» نتیجه بی‌توجهی به مطالبات است

وی تاکید کرد: رسانه باید آزادی عمل داشته باشد، اما مهمتر از آن، این است که باید رسانه ذائقه مخاطب را بشناسد، اما وقتی که تیتراژ ابتدایی اخبار شبکه اول سیما تا مدت‌ها با همان تیتراژ سال‌ها قبل پخش می‌شود یعنی به ذائقه جوان و نوجوان توجه نکرده است. یعنی رسانه خود را با ذائقه مخاطب جوان و نوجوان هماهنگ نمی‌کند. به عنوان نمونه وقتی هنوز محدودیت‌هایی وجود دارد که ابزار موسیقی در رسانه ملی نشان داده نمی‌شود، در حالی که تعداد زیادی از جوانان در کلاس‌های موسیقی انواع سازها را یاد می‌گیرند، عملا رسانه با این محدودیت‌ها بین خود و بخش وسیعی از مردم فاصله می‌اندازد. یعنی رسانه خود را با ذائقه مخاطب جوان و نوجوان هماهنگ نمی‌کند. این موضوع فقط در مورد ابزار موسیقی نیست بلکه اساساً نظام فرهنگی کشور باید نسبت به مطالبات و ذائقه‌های فرهنگی مردم حساس و هشیار باشد. هیچ مطالبه‌ای نباید مورد بی‌توجهی قرار گیرد. حتی سخیف‌ترین مطالبات نیز باید به نحوی مدیریت شوند. نتیجه بی‌توجهی به مطالبات، شرایطی می‌شود که دیگران از آن سوء استفاده می‌کنند.

دولت نباید در برابر مطالبات و درخواست های مردمی بلاواسطه باشد

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: دولت نباید در برابر مطالبات و درخواست‌های مردمی عریان و بلاواسطه باشد. باید نهادها و گروه‌های واسط متنوع و متکثری بین مردم و حاکمیت وجود داشته باشند که هم از مردم در برابر حاکمیت دفاع کنند و هم از حاکمیت در برابر مردم دفاع کنند. در حال حاضر این گروه های واسط یا جامعه مدنی در وضعیت قدرتمندی به سر نمی برند. به طور مثال در جوامع غربی احزاب این نقش را ایفا می‌کنند، اما احزاب ما، انتخاباتی هستند، زمان انتخابات تشکیل شده و بعد از انتخابات هم جمع می‌شوند و فقط برای این جمع می‌شوند که قدرت را بین خودشان تقسیم کنند، بنابراین حزب به معنای واقعی که به عنوان نهاد واسط عمل کند، نداریم، در نتیجه مردم مطالبات خود را به طور مستقیم از  حاکمیت مطالبه می‌کنند و وقتی اینگونه است، حاکمیت عملا خودش را به عنوان تنها مقصر اوضاع موجود معرفی می‌کند و در نتیجه این باعث می‌شود که در مدیریت افکار عمومی دچار مشکل شود.

بازدیدها: 0

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *