چرا «طوفان الاقصی» تاریخ منطقه را تغییر می‌دهد؟ رویای طوفان‌زده اسراییل

به گزارش حوزه سیاست خارجی ایرنا، عملیات خیره کننده «طوفان الاقصی» چنان تاریخی بوده است که این امکان را بدهد که غرب آسیا را به قبل و بعد از آن تقسیم کند.

با گذشت ۴ روز از عملیات مقاومت فلسطین در عمق سرزمین‌های اشغالی که به عنوان یک شاهکار عملیاتی مورد تحسین دوست و دشمن مقاومت قرار گرفته است، جهان همچنان مبهوت این اتفاق است. موضوعی که جامعه جهانی پیش از طوفان الاقصی مشاهده کرد تماشای نخست وزیر رژیم صهیونیست در مجمع عمومی سازمان ملل بود که مشغول نقاشی نقشه جدید خاورمیانه بود اما کمتر از ۲۰ روز بعد، اسراییل خود تماشاگر یکی از بزرگترین شکست‌های تاریخی خود بود.

اسرائیل برای اولین بار در تاریخ خود نه در قلمرو بیرونی سرزمین های اشغالی فلسطین که در داخل عمق خاک خود جنگ می‌کند؛ این اتفاق نه در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷، نه در جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور با مصر و سوریه و نه در سال ۱۹۸۲ در جریان پیشروی ارتش صهیونیستی در خاک لبنان، هرگز رخ نداده بود.

کدام خاورمیانه جدید؟

اساسا ویژگی حوادثی که تاریخ را به قبل و بعد از خود تقسیم می کنند همین است. به همین خاطر است که رژیم صهیونیستی هرگز مشابهتی با قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نخواهد داشت و اسراییلی دیگر منطبق با واقعیات میدانی و مختصاتی که مقاومت فلسطین روی زمین ایجاد کرد متولد خواهد شد.

۵ دهه بعد از غافلگیری بزرگ اسراییل در جنگ «یوم کیپور» در همین روز تاریخ دوباره برای رژیم صهیونیستی تکرار شد تا ماه اکتبر بار دیگر برای اسراییل نه یادآور «عید آمرزش» بلکه نشانه یک کابوس ابدی و یک کیفر دائمی باشد. سردمداران اسراییلی هنوز در شوک این رسوایی امنیتی-نظامی به سر می برند و شاید دیگر هرگز نتوانند بی آبرویی و اعتبار از دست رفته خود را در عملیات «طوفان الاقصی» جبران کرده یا حتی اندکی از آن را ترمیم کنند؛ حتی اگر دیوانه وار به نوار غزه حمله کرده و آنطور که بنیامین نتانیاهو وعده داده غزه را نابود کنند!

کلید درک ابعاد و زوایای آنچه که رزمندگان مقاومت در فلسطین اشغالی انجام داده اند در تحولات منطقه نهفته است.

درست در لحظاتی که بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل مشغول ترسیم غرب آسیای جدید روی کاغذ بود که به گمان او پس از عادی سازی رابطه با عربستان سعودی ایجاد می شد، رزمندگان مقاومت مشغول طراحی پیشروی در سرزمین های اشغالی به اندازه مساحت نوار غزه بودند. در همین لحظه است که خاورمیانه جدید و واقعی روی زمین متولد می شود نه با ماژیک رنگی نتانیاهو روی یک مقوا!

غرب آسیا امروز صحنه نبرد دستورکارهاست. برای هیچکس دیگر جای شک و شبهه ای باقی نمانده است که کدام دستورکار در منطقه تفوق دارد و کدام نظم است که روندهای سیاست خارجی و امنیتی-سیاسی را منطقه سامان می دهد. قدرت های جهانی هم رفته رفته به این امر پی برده‌اند؛ روسیه و چین زودتر و آمریکا کمی دیرتر متوجه شدند بدون محور مقاومت هیچ برنامه و دستورکاری در منطقه پیش نخواهد رفت و عملیاتی نخواهد شد.

نتانیاهو دروغ نمی‌گوید!

بیش از ۳۰ سال است که رژیم صهیونیستی آرزوهای خود در تحقق «خاورمیانه جدید» مطلوب نظرش را نقش می زند. چه آن روزی در دهه ۹۰ میلادی که شیمون پرز کتاب خود با نام «خاورمیانه جدید» را نوشت پس از آنکه موفق شده بود در «اسلو» یاسر عرفات را به میز مذاکره و صلح با اسراییل کشاند تا رهبر ساف حکم تایید بر اشغال ۷۸ درصد اراضی فلسطین توسط صهیونیست ها بزند تا صرفا بتواند چند سال آخر عمر غزه را ببیند و از دنیا برود، چه آن روزی که صهیونیست ها پس از اشغال افغانستان و عراق توسط ایالات متحده و پهن شدن بیش از ۲۰۰ هزار نظامی آمریکا در منطقه، جنگ ۳۳ روزه با حزب الله لبنان را با اسم رمز «خاورمیانه بزرگ» آغاز کردند، همین رویا را در سر می پروراندند.

با ناکامی در ۲ پروژه قبلی، صهیونیست ها با دست و پا کردن توافقات «آبراهام» همچنان در همین سودا به سر می بردند، روزهایی که اسراییل ترتیبات ابراهیم را در نشست نقب با حضور وزرای خارجه ۴ کشور عربی جشن می گرفت همه این دستاوردها به زودی با تحولات پسینی در منطقه که اوج آن با پیشقدمی ریاض به ازسرگیری روابط عربستان سعودی با ایران منتج شد کاملا رنگ باخت.

نخست وزیر اسراییل حالا دوباره پس از ضربه تاریخی و سنگینی که از مقاومت فلسطین دریافت کرده، گفته است که خاورمیانه را تغییر خواهیم داد. نتانیاهو دروغ نمی گوید؛ او هم اکنون با یک ماژیک و یک مقوا مشغول نقاشی یک خاورمیانه جدید است.