غلامعباس توسلی در گفتوگو با آرمان:مردم به حساسیت دوردوم انتخابات آگاه شوند
آرمان- هستی قاسمی: این روزها با نگاهی به فضای مجازی به وضوح میتوان دریافت که شور و اشتیاق انتخابات هفتم اسفندماه در دور دوم بسیار کمرنگ است. به همین علت با نزدیک شدن به دور دوم انتخابات مجلس دهم در اردیبهشتماه ضروری است که اصلاحطلبان مردم را نسبت به لزوم مشارکت در حوزه انتخابی و حساسیت انتخابات در دور دوم آگاه سازند، چرا که مرحله دوم و تعیین تکلیف کرسیهای باقیمانده همواره در دورههای قبل نقش اساسی را در تعیین سرنوشت مجلس و جریانهای حزبی ایفا میکرد؛ در این دوره هم شرایط متفاوت به گونه دیگری نیست. اما تنها تفاوت اساسی در این است که اکنون اکثر کرسیهای مجلس دهم در دست اصلاحات بوده و تعیین تکلیف کرسیهای باقیمانده به نفع اصلاحات میتواند این جریان را در اکثریت قرار دهد. به همین علت توسلی به «آرمان» میگوید: باید در حوزههای انتخابیه مردم را نسبت به حساسیت دور دوم به عنوان مرحله تعیینکننده آگاه ساخته و آنها را به مشارکت و حضور به پای صندوقهای رای در حوزههای انتخابی دعوت کرد. از سویی دیگر علاوه بر دغدغه حضور و مشارکت مردم در دور دوم همچنان مساله ریاست عارف یا لاریجانی به عنوان یک معمای اصلی و مهم مطرح است. از این رو گرچه اصلاحات در تلاش است تا عارف به عنوان رئیس مجلس دهم ایفای نقش کند اما برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند که ریاست عارف فضا را برای اصلاحطلبان سخت کرده و منجر به جبههگیری و تخریب اصولگراها نسبت به مجلس دهم میشود و به همین علت اصلاحطلبان نباید ریاست لاریجانی را به چالش بکشند. برای واکاوی مسائل پیرامون حساسیت انتخابات در دور دوم و سایر موارد، چون حضور این روزهای احمدینژاد جهت اعلام آمادگی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، «آرمان» با غلامعباس توسلی به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید:
انتخابات در دور دوم برای اصلاحات از حساسیت و اهمیت بسیاری بالایی برخوردار است، عدم عملکرد صحیح اصلاحطلبان در انتخابات چه پیامدهایی را میتواند در پی داشته باشد؟
بهیقین عدم عملکرد صحیح بزرگان اصلاحطلب و هرگونه اشتباه و کمکاری در دور دوم انتخابات سبب میشود این جریان در اقلیت قرار بگیرد و اصولگراها برای بار چندم به صورت پی در پی با اکثریت آرا وارد مجلس شوند. ورود اصولگراها تجربههای دوران گذشته را تکرار میکند. به هیچ رو مشخص نیست اصولگراها بتوانند راه و روش درستی را طی کنند. از سویی این فرصت مناسبی است تا اصلاحطلبان پس از دو دوره انزوای سیاسی ۸ ساله بتوانند در اکثریت مجلس دهم قرار بگیرند و همراه با دولت یازدهم که خود جریان اصلاحات و اعتدالگرا سبب روی کار آمدن آن شد مشکلات کشور در حوزه اقتصادی حل کرده و اجازه سوءاستفاده و ادامه حیات سیاسی تندروها را در مجلس ندهند. بخصوص که امروز روحانی در معرض انتقاد و موضعگیریهای تند از سوی تندروهاست باید اصلاحات تلاش کند یک نوع ثبات و آرامش سیاسی در کشور به وجود آید.
آیا امکان ایجاد مانع و سنگاندازی در دور دوم به عنوان بازی نهایی و سرنوشتساز از سوی برخی جریانهای سیاسی برای اینکه نتیجه بازی انتخابات را به نفع خودشان رقم بزنند وجود دارد؟
در این مدت تندورها دست به هر تخریبی علیه دولت و لیست امید زدند. بنابراین نمیتوان گفت تندورها دست روی دست میگذارند که روند انتخابات بر حسب میل اصلاحات و مردم پیش برود. اما در مقابل جریان اصلاحات باید خود را برای هر شرایطی در این دوره آماده کند و از هر راهی مردم را در حوزههای انتخابیه مورد رقابت به حضور در پای صندوقهای رای دعوت کند و ضرورت این حضور و پیامدهای عدم حضور به پای صندوق و عدم رای به اصلاحات را به مردم بگوید و شورای عالی از مردم بخواهد که به نامزدهای مورد حمایتش در حوزههای مورد رقابت رای دهد. اصلاحطلبان باید مردم را نسبت به حساسیت انتخابات در دور دوم و نقش تعیینکننده آن در سرنوشت سیاسی این جریان و حتی آینده دولت آگاه کنند. علاوه بر آن دور دوم میتواند تعیینکننده آرایش سیاسی مجلس دهم باشد. بنابراین این جریان باید از همه توان و امکانات خود برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای و نتیجه نهایی به نفع خودشان استفاده کند.
گفته میشود اصلاحطلبان نباید با لاریجانی برای ریاست مجلس وارد رقابت شوند، چرا که ریاست عارف در مجلس فضا را برای اصلاحطلبان تنگتر خواهد کرد، در حالی که ریاست عارف در مجلس فرصت مناسب برای بازگشت اصلاحات به چرخه قدرت خواهد بود. آیا اصلاحات باید فکر برنامهریزی برای ریاست عارف در مجلس دهم را از سر دور کند؟
لاریجانی مورد اقبال اصولگرایان و نیز به طورحتم برخی از اصلاحطلبان برای ریاست مجلس قرار خواهد گرفت چراکه لاریجانی گرچه ماهیتا اصولگراست اما به خاطر دلسردیاش نسبت به رفتار تندروها راه خود را از اصولگراها جدا کرده است. اما به هر رو بهتر است ریاست مجلس در اختیار عارف باشد تا شرایط و فضای سیاسی مجلس بیشتر به نفع و سمت و سوی اصلاحطلبان شناخته شده پیش برود. به علاوه دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا خودشان میتوانند با یک طرح تاکتیکی برای پست ریاست مجلس به صورت توافقی وارد گفتوگو شوند اما با این همه باید ملاحظه کرد که روند انتخابات در دور دوم به کجا کشیده میشود و دو جریان برای ریاست و سایر پستهای کلیدی مجلس دهم چه برنامهای دارند.
تحرکات اخیر احمدینژاد میتواند بیانگر تلاش وی برای بازگشت به قدرت به وسیله شرکت در انتخابات ۹۶ باشد؟ انتخابات ریاست جمهوری آتی میتواند یکبار دیگر فضایی مانند انتخابات سالهای ۸۴ و ۸۸ را در کشور به وجود آورد؟
احمدینژاد به دنبال استفاده از موقعیت است، به همین دلیل با شرکت در سخنرانیهای مختلف و وعدههای یارانهای و تخریب دولت فکر میکند میتواند برای خود رای جمع کند. در واقع از هماکنون به دنبال زمینهچینیهای انتخاباتی برای ریاست جمهوری دوازدهم است. در چنین شرایطی است که اصلاحطلبان و اصولگرایان با یکدیگر اختلاف دارند و در تلاش هستند که از موقعیت موجود به نفع خود بهرهبرداری کنند، در حالی که میدانند دیگر تمایلی به بازگشت پوپولیسم به چرخه قدرت وجود ندارد. اثرات عملکرد منفی احمدینژاد به این آسانی از بین نخواهد رفت. در دوران دولتهای نهم و دهم برخی به اقداماتی دست زدند که برای بسیاری از مسئولان و مردم جای شگفتی داشت. دیگر تبلیغات و سفرهای استانی احمدینژاد تاثیری در افکار عمومی نخواهد داشت. گرچه عدهای دانسته و نادانسته تحت تاثیر وی بودند اما امروز دیگر در جبهه احمدینژاد نیستند. اما انتخاباتهای ۸۴ و ۸۸ درسهای بسیار زیادی به مردم داد. بنابراین کسی تمایل به تکرار فضای انتخاباتی سالهای ۸۴ و ۸۸ ندارد.
با توجه به اینکه احمدینژاد مخالفان بسیاری در میان اصولگرایان دارد چگونه وارد عمل خواهد شد؟
احمدینژاد بدون شک از آنجا که یک شخصیت سازمانی و تشکیلاتی نیست و در میان اصولگرایان هم اقبالی ندارد به تنهایی و به صورت مسقل وارد عمل خواهد شد.
شما میگویید که وی شانسی برای بازگشت به قدرت ندارد، اما گفته میشود که احمدینژاد میتواند فضای سیاسی را به سمت خود متمایل کند.
اگر نگاه واقعبینانه و دلسوزانه نسبت به شرایط چند سال اخیر در کشور و حتی فضای حاضر در اقتصاد کنونی باشد گمان نمیرود با توجه به آن همه کارنامه باز هم حامیان دیروز و امروز احمدینژاد بخواهند که او به قدرت بازگردد.
مطهری تا چه اندازه اقبال برای نایب رئیسی مجلس دارد؟ گفته میشود که وی از آنجا که بیشتر یک شخصیت فرهنگی است برای نایب رئیسی چندان مناسب نیست، نظر شما در این رابطه چیست؟
عملکرد و رفتار علی مطهری در ادوار گذشته مجلس وی را تبدیل به یک شخصیت فراجناحی ساخته است و با وجود اینکه این نماینده مجلس در طول دو دوره در مجالس هشتم و نهم اختلافنظرهایی در اکثر موارد با نمایندههای اصولگرا داشته و عملا نشان داده موافق مواضع و عملکرد نمایندههای اصولگرا در بسیاری از موارد نبوده و نیست و همواره استقلال سیاسی خود را حفظ کرده است. اما با این وجود اصولگرایان وی را همچنان یک اصولگرا میدانند و نایبرئیسی وی شانس بزرگی برای جریان اصلاحات و هم اصولگراست. در این رابطه که وی با توجه به شخصیت فرهنگیاش مناسب این جایگاه است یا خیر نمیتوان مطمئن سخن گفت اما به هر رو نایبرئیسی وی فرصت بسیار خوبی برای هر دو جریان است. بنابراین کاندیداتوری مطهری برای سمت نایبرئیسی مجلس بیشتر به نفع لاریجانی است و از طرفی در این صورت احتمال کنارهگیری عارف وجود دارد اما اصلاحطلبان نباید فرصت نایبرئیسی عارف را از دست بدهند. در حقیقت جریان اصلاحات همانطور که گفته شد خودش تحت هیچ شرایطی نمیخواهد از این فرصت چشمپوشی کند. در نهایت نایبرئیسی مطهری به نفع اصولگراها هم بوده و هم فضای سیاسی جدیدی در مجلس به وجود خواهد آورد.
وضعیت اقتصادی کشور میتواند در آینده برگ برندهای در دست احمدینژاد برای به چالش کشیدن دولت روحانی باشد، در این صورت باید چه کرد؟
همانطور که اشاره کردید در انتخابات سال ۹۶ احمدینژاد دستش برای به چالش کشیدن وضعیت اقتصاد در دولت روحانی باز است و به همین دلیل دولت روحانی باید با جدیت بیشتری در جهت کاهش تورم تلاش کند و با توجه به فرصت پیش آمده، باید با جذب سرمایهگذاری این بحران را حل کند. با استفاده از نقدینگی و منابع گرچه محدود و کاهش قیمت نفت و جذب سرمایههای خارجی باید به اشتغالزایی بپردازد. روحانی راهی جز جبران خلأهای اقتصادی ندارد؛ تنها راه تداوم دولت روحانی برای سالهای آینده پر کردن چالشهای اقتصادی است.
بازدیدها: 66