<آقای بازیگر>؛ همان <عزت>، بچه <سنگلج> شادباش سالروز تولد عزت الله انتظامی / محمود دولت آبادی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز رخشان بنیاعتماد و پری صابری نرگس عاشوری
شادباش سالروز تولد
استاد عزت الله انتظامی
همان عزت بچه سنگلج
«سن و سال ننویسید، مهم سالروز تولد است اینکه چند ساله است چه اهمیتی دارد» صاحب این جملات داریوش مهرجویی است. نگران است و زیر لب لابد میگوید «یارب ز چشم زخم زمانش نگاه دار». خالق بخشی از گنجینه فرهنگ سینمای ایران است و نقاط اوج کارنامه کاری عزت سینمای ایران با او رقم خورده است «آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «اجاره نشینها»، «هامون و بانو» و البته «گاو». اصلاً شاید همین آخری که باعث شد دست او را بگیرد و با آن پشتوانه عظیم تئاتریاش به سینما بیاورد و به آن اعتبار بدهد باعث این دلشورههای از جنس پدرانه است که این چنین دور باد و کور باد برای شمردن شمعهای تولد آقای بازیگر به راه انداخته است. چشم بد دور! تصدق بخت سپید نشسته بر تار مویاش میروم و میگویم تاج محبتی که بر سرش نشسته یعنی حکومت بر دلها و قافله دعای خیری که بدرقه همین شادباش روز میلادش میشود.
بانوی قصههای سینمای ایران این روزها سرش شلوغ است. چشم روشنی اهالی فرهنگ، مصلح و مددکار اجتماعی میخواهد مستند بسازد این بار هم «کارستان»؛ اما نمیدانم چه جادویی در نام خالق نقش رسول رحمانی است که حتی زمان با تمام مشغلههایش کوتاه میآید تا عشق و الفت نوبرانه گره خورده به «روسری آبی» ببالد و قد بکشد و رخشان بنیاعتماد نیمه شبی برایمان از او بنویسد.
قاب چشمان خالق «جای خالی سلوچ» اما همچنان تصویرشده صحنه و نمایش است؛ روزهای پررونق تئاتر فردوسی و پشت نیمکت نشینیهای شبانه سینماتئاتر در آلمان و حتی دانش آموختگی از دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران. نامش گرهگشای تمام بهانههاست و محمود دولت آبادی هم بیبهانه برایمان از او میگوید و خصیصه شاخص «پویشگریاش» را تحسین میکند.
صحبتهای پری صابری از پیر تئاتر ایران با خاطرات حمید سمندریان ورق میخورد؛ خاطرات خوش تمرین یک ساله «کرگدن» و تشویقهای بیامان تماشاچیهایی که گاهی اجازه نمیداد برانژه(شخصیت اصلی نمایش) روی صحنه دیالوگ بگوید.
برانژه «کرگدن»، رسول رحمانی «روسری آبی»، مش حسن «گاو»، محمدی فر و فتحالله صاحب کافه «آقای هالو»، نیتالله خان «پستچی»، سامری «دایره مینا»، عباس آقا سوپرگوشت «اجاره نشینها»، خالوقربان «شیرک»، کتابدار«حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق»، دبیری «هامون»، قربان سالار «بانو» و… نقشآفرین تمام قهرمانهای نازنین این یادداشت برای مردم ایران یک هنرمند ملی است. همان که همراه با دردهای ایران گریسته است و با شادیهایش لبخند زده… و همین است که اینگونه مهرش با دل مردم عجین شده است. خودش میگوید: «من برای شما همیشه همان عزتم، همانی که از سیزده سالگی در تماشاخانههای لاله زار با تشویقهای شما بزرگ شده ام… برای شما من همیشه همان عزتم… بچهای از سنگلج…»
از پویشگرترین هنرمندان تئاتر ایران
عزتالله انتظامی از هنرمندان بسیار مهم تئاتر کشور ماست. با وجود اینکه کار تئاتر را به صورت تجربی آغاز کرد اما در هر دوره زمانی به دنبال دانش و یادگیری هنر بود چه در دورهای که زندهیاد نوشین بود و چه دورههای بعد که اسکوییها به ایران آمدند. حتی زمانی هم در جایگاه هنرمندان مطرح قرار گرفت ، بر سر کلاس دانشگاه مینشست تا اطلاعات خود را به صورت آکادمیک تکمیل کند. من از زمانی که به یاد دارم عزتالله انتظامی یکی از پویشگرترین هنرمندان تئاتر ایران بوده است و ان شاء الله که بقا داشته باشد.
به افتخار آشنایی و حضورت
عزت عزیزم تولدت را از صمیم قلب تبریک میگویم و افتخار میکنم به شناخت؛ حضور، همکاری و دوستی بیش از ۶ دههات. زحمات تو برای تئاتر و سینمای این کشور همیشه در تاریخ فرهنگ و هنر این مملکت جاودانه خواهد بود. به امید اینکه همیشه سلامت و شاد باشی در کنار خانواده و عزیزانت باشی و همگی از وجود نازنینت بهره ببریم.
ماندگاری به درازای تاریخ
نوشتن و گفتن از قدر و جایگاه کسی چون «عزتالله انتظامی» سخت است. باید به تکرار، واژههایی را گفت و نوشت که صدها بار در ستایش او بهکار رفته و ارزش افزودهای بر موقعیت بیبدیل او نخواهد بود. ماندگاری «انتظامی »به درازای تاریخ است و همیشگی. عمرپرثمرتان طولانی جناب انتظامی! و سایهتان بر آسمان پرستاره هنر ایران زمین مستدام.
وجود نازنیناش پایدار
از عزت الله انتظامی گفتن و حرف تازه زدن دشوار است. همچون زندهیادعلی حاتمی که از او بسیار گفته شده و آن قدر گفتهایم که هر سخنی بشود تکرار مکررات. برای سالروز تولدش بازهم به تکرار موکد این جمله بسنده میکنم که "انتظامی هنرمند بزرگی است، تولدش مبارک و وجود نازنیناش پایدار"
اسطوره بازیگری
عزتالله انتظامی اسطوره بازیگری است، چه در سینما و چه در تئاتر. از تئاتر شروع کرد و این پشتوانه غنی را وارد سینما کرد. کم هستند آدمهایی که هم در سینما درخشان باشند و هم در تئاتر. در تمام طول زندگی اش این عشق به تئاتر برایش مقدس بود. پرسوخته کار نمایش است و برای من یگانه روزگار. انتظامی هیچوقت بد نبود. هر کاری که کرد چه کمدی و چه درام همیشه درخشید. او عزت بزرگ بازیگران و هنرمندان تئاتر و سینماست. عزت و عمرش فزون باد
بازدیدها: 31