هوشمندی رفتاری حشرات دکتر محمدحسن ابریشمى – بخش یازدهم
دو نکته در مطالب لاروس، به شرح مزبور: نخست تخمریزی ملخ در خاک خشک و خروج حشره از تخم (تفریخ) پس از بارندگی ممتد؛ دوم، دور کردن یا فراری دادن گروههای عظیم ملخهای بالدار با ایجاد سروصدای ممتد و شدید. ایرانیان در ادوار کهن به هر دو مورد مزبور به تجربه پی برده و برخی دانشمندان قدیم در آثار مکتوب فارسی خود به آن اشاره کردهاند که در ادامه نمونههایی نقل کرده است. اما در مورد دوم، جای تخمگذاری ملخ در زمین سخت و بیرون آمدن حشره از تخم به هنگامی که هوا خوب و مناسب باشد، دانشمندان ایرانی قدیم از آن سخن گفتهاند. از باب نمونه شهمردان بن ابیالخیر رازی، در سال ۴۸۸، ضمن معرفی «ملخ»، افزون بر گزینش زمین سخت (خاره) برای تخمریزی و خروج کرم به هنگام اعتدال و خوشی هوا، به رفتار هماهنگ و حرکت گروهی ملخهای خُرد، در جهت رسیدن به مقصد خاص و چگونگی گذشتن از رودخانه، اشاره کرده است:
ملخ. چون چرا کرده باشند، و شکم از تخم پرگردانیده، جایگاهی طلبند سخت، که کلنگ بر آن کار نکند الابه دشخواری، و به پای جای باز کنند، و دنبال درونشانند و زمینخاره بدو نرم شود چون موم، و تخم در او نهد. آنگاه دور شود، و به خاک بپوشاند و یک چندی ماند. پس چون سال دیگر درآید، و روزگار خوش شود، از آن تخم جُمندة خُرد پدید آید و بر روی زمین بروند و گیاه همی خورند. آنگاه پربرآرند و بپرند، و برگ درختان خورند، چنان که سال اول ملخ را دو دست باشد و دو پای مانند ارَّه و اعتماد بر این دارد [چون هنوز پر بر نیاورده ]. ملخ خُرد از صحرا خواهد که به آبادانی آید، و رود آب در پیش باشد، یکدیگر را پل سازند و در هم آویزند و بر پهنای آب [رود]بگذرند…[۱]
عبدالهادی مراغی در منافع حَیَوان (تألیف قرن هفتم)، همة مطالب مزبور را عیناً با اندکی تفاوت، بیذکر مأخذ آن ( نزهتنامة علائی) یا مؤلف آن (شهمردان بن ابیالخیر)، در ذیل عنوان «القول فی ذکر الجَرّاد ]: ملخ [و خواصه و منافعه»، نقل کرده از آن جمله است: «چون ملخ چَرا کرده باشد و شکم به تخم پرگردانیده، جایگاهی سخت، که کلنگ بر آن به دشخواری کار کند… یکدیگر را پل سازند و در هم آویزند و در پهنای آب گذر کنند».[۲] در یکی از متون کهن فارسی از خصوصیت رفتاری دیگر این حشره سخن رفته است: «ملخ چون بیمار شود طلب یتوع ]گیاه شیردار، چون «مازریون» و «ماهودانه»[کند، چون بخورد بِه شود».[۳]
محمدبن محمود طوسی در معرفی «ملخ»، از جمله به خرابیهای عظیم آن اشاره میکند: «ملخ» را «جراد» گویند و آن را سمّی و زخمی نَبوَد، لیکن غلبه دارد که شهرها ویران کند. چون بیاید کشتها و برگ درختها خورد و درخت را خشک کند.[۴]
یکی از مهمترین آفات سهمگین کشتزارها و باغستانها، از قدیمترین ایام تا عصر حاضر، همواره ملخ بوده است. میلیونها از این حشرة مخرِّب با پرواز جمعی و پیمودن مسافتهای طولانی، در مناطق سرسبز و آباد فرود میآیند و برگ و بار درختان و کشتنیها را میخورند و زمین خالی را میگذارند. به دنبال آن، تودههای عظیم ملخ به پرواز درمیآیند و فراز آسمان، همچون ابری سیاه، به حرکت ادامه میدهند، تا به منطقهای آباد برسند و بنشینند و تخریب را تجدید کنند. محمدبن محمود زنگی بخاری، همانسان که در مبحث پیشین اشاره شد، از قول شاه زنبوران عسل، مطالبی دربارة «مورچه» و نیز «ملخ» نقل کرده، از آن جمله دربارة ملخ است:
[سخنان امیر نحل دربارة ملخ]: اگر آدمیان از حال «ملخ» اندیشه کنند و ببینند که در ایام ربیع [بهار] که فربه میشوند چگونه زمین میطلبند و چگونه بدانجا فرود میآیند به پای و «مخلب
[چنگ] » حفر میکنند. و دُم در آنجا در میکنند و بیضه مینهند و دفن میکنند، و طیران ]پرواز[میکنند و مدتی میزیند، و بعد از آن، از گرما یا سرما میمیرند و یا مرغان ایشان را میخورند. چون سال دیگر میآید و به اعتدال ربیع جهان خوش میشود از آن تخمهای مدفون همچون «دبیب [حشرات بسیار ریز] در نَشو و نما میآیند و بر روی زمین روان میشوند و گیاه میخورند، تا بزرگتر میشوند و پر و بال بر میآرند و همچو سال اول فربه میشوند، و این «داب
[عادت]» ایشان است، بتقدیر الله العزیز العلیم.[۵]
[۱].عبدالهادی مراغی، همان کتاب، ص ۱۷۸، ۱۷۹٫
[۲].شهمرد ابن ابیالخیر، همان کتاب، ص ۲۰۳٫
[۳]. تحفهالغرایب]از مؤلفی ناشناخته، منسوب به محمدبن ایوب حاسب، قرن چهارم[، به کوشش جلال متینی، تهران، معین، ۱۳۷۱، ص ۱۰٫
[۴]. محمدبن محمود طوسی، عجایب المخلوقات، ص ۶۲۵٫
[۵]. محمدبن محمود زنگی بخاری، بستان العقول، ص ۱۶۵٫
بازدیدها: 20