يادداشتي به مناسبت سالگرد درگذشت دكتر محمد مصدق عاشق ايران ( محسن آزموده)
اين روزها به علل و دلايل مختلف، ناسيوناليسم در گوشه و كنار دنيا به سكه روز بدل شده و تحت عناويني چون وطندوستي، ميهنپرستي، مليگرايي، عشق به مام وطن و… گرايش به اين جهانبيني قوت گرفته است. در كشورهايي مثل ايران كه ديرينه تاريخي طولاني و تداوم فرهنگي چشمگير است و عشق و علاقه به وطن ريشههاي عميقي دارد، گرايش به ناسيوناليسم، شدت و حدت بيشتري مييابد. ناسيوناليسم يا چنانكه برخي ترجمه كردهاند، مليگرايي، معناهاي متفاوتي يافته، از ميهنپرستي افراطي و شووينيستي يا نگرشهاي ناسيوناليسم اقتدارگرا يا اشكالي از قومگرايي نژادباور يا مليگرايي برتريجويانه و ديگرستيز تا ناسيوناليسم مدني و انديشيده كه به تعبير فخرالدين عظيمي با «وطندوستي خردورزانه تفاوت عمدهاي ندارد.» (هويت ايران، تهران: نشر آگه، چاپ اول: ۱۳۹۹). به نوشته اين استاد تاريخ دانشگاه كنتيكت امريكا «هر ناسيوناليسمي داستان خوارداشت ديگران و رجزخواني پهلواني و حديث برتري قومي و نژادي نيست» بلكه «ناسيوناليسم ميتواند با خردورزي درآميزد و چنين آميزهاي زماني تحقق مييابد كه فرد از دستاوردهاي انساني امروزين ملت و كشور خود در عرصههاي گوناگون سرافراز باشد و هنجارهاي مدنيت را در رفتار و گفتار هموطنان خود با خودي و بيگانه استوار بداند». محمد مصدق، سياستمدار نامدار ايراني، مصداق تام و تمام ناسيوناليسم مدني است، صورتي از...