آرمان: «مجلس پنجم» از جمله مجالسي است كه قاطبه سياسيون كشور در موفق بودنش اتفاق نظر دارند. مجلسي با «اكثريت شكننده اصولگرايان» و «اقليت مقتدر اصلاح‌طلبان». جماران نوشت، رياست حجت‌الاسلام علي اكبر ناطق نوري بر اين مجلس نيز زبانزد است. رئيسي كه هم فراكسيوني‎هايش به او گفته بودند «ما تو را نشناختيم، پايين كه هستي با مايي و بالا كه مي‌نشيني، با آنهايي(اصلاح‌طلبان)!» پاسخ شيخ هم براي مجاب كردنشان اين بود كه «ابزار رياست بر اساس احاديث و روايات، شرح صدر است. شما اگر تذكر آيين نامه‌اي بخواهيد بدهيد و من جلوتان را بگيرم، منجر به تحليل سياسي نمي‌شود اما اگر نگذارم فلان عضو از اقليت، تذكر دهد، منجر به تحليل سياسي و تنش مي‌شود. چرا اين كار را بكنم؟» اقليت مجلس پنجم نيز اين اطمينان را به او داشت كه ناطق نوري بر اساس گرايش سياسي فردي‌اش رياست مجلس را بر عهده ندارد. تا جايي كه اگر مي‌خواستند طرحي را به مجلس ارائه دهند، مطمئن مي‌شدند كه او رئيس جلسه باشد، چون مطمئن بودند با حضور او مشكلي پيش نمي‌آمد. او در خلال خاطراتش از مجلس پنجم، به جلسه استيضاح «عطاء ا… مهاجراني» وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: همه تصور مي‌كردند من به گونه‌اي جلسه را مديريت مي‌كنم كه با توجه به اكثريت بودن ما، او حتما بركنار مي‌شود. ولي خدا لطف كرد و چنان مديريت كردم كه نتيجه جلسه براي دوستان اقليت هم حتي غيرمترقبه بود. ناطق نوري كه در اين بخش از مصاحبه وزير دولت اصلاحات را با نام كوچك وي، يعني «عطا» خطاب مي‌كند، خروج او از كشور را اشتباه مي‌خواند و با ابراز تاسف مي‌گويد: او غفلت كرد و هم به خودش و هم به كشور جفا كرد. او نيروي بسيار با استعداد و با هوشي بود و مي‌شد كه بماند و جامعه از او استفاده كند.

در جلسه استيضاح مهاجراني چه گذشت؟

او در پاسخ به سوال ديگري به مقايسه جلسه استيضاح مهاجراني و عبدا… نوري مي‌پردازد و اين‌بار نيز مهاجراني را «يك فرد مسلط، خوش دوق و سليقه» مي‌نامد كه در سخنانش گاهي لطيفه مي‌گويد و گاهي هم شعر حافظ مي‌خواند كه در جلب نظر مستمع بسيار موثر است. مهارتي كه عبدا… نوري آن را به كار نبرد و در استيضاحش موثر بود. ناطق نوري از مزاحي كه با عبدا… نوري كه در ابتداي مجلس پنجم رقيب وي براي كسب كرسي رياست بوده و او تنها با ۱۱ راي بيشتر توانسته بود پيروز شود، در جلسه استيضاح نيز ياد مي‌كند. آنجا كه او به نوري متذكر مي‌شود كه پس از نطق در جلسه استيضاح بايد از مجلس برود. عبدا… نوري در جلسه‌اي كه از او طرح سوال شده، منتظر راي نمايندگان نمي‌شود و مجلس را ترك مي‌كند اما در جلسه استيضاح پس از دفاعيه‌اش كه بايد مجلس را ترك مي‌كرده، به اشتباه برمي‌گردد و روي صندلي‌اش مي‌نشيند. ناطق نوري هم به او مي‌گويد كه «امروز روز رفتن شماست». عبارتي كه به منزله نظر وي درباره راي به استيضاح عبدا… نوري تعبير شده بود. بازخواني خاطرات ناطق نوري از رقابتش با رئیس‌دولت اصلاحات در خرداد ۷۶، بخش ديگري از گفت‌وگوي او با ويژه نامه نوروزي اعتماد را تشكيل مي‌دهد. او كه گفته است جامعه منتظر بود تا ببيند رئيس مجلس كه راي نياورده پس از آن التهاب و هيجاني كه منجر به پيروزي خاتمي شد، چه خواهد كرد؟ مي‌گويد: به لطف خدا، هنوز شمارش آرا تمام نشده بود كه به ايشان پيام تبريك دادم. اين مثل آبي بود كه روي آتش ريخته شد و در ميان طرفدارانم آرامش ايجاد كرد. بالاخره ۷ ميليون نفر به من راي داده بودند و عصباني و ناراحت بوده و دلشان سوخته بود. مقايسه تعامل دولت و مجلس در دو دوره همكاري مجلس پنجم با دولت هاشمي و سپس با دولت اصلاحات، سوال ديگري است كه ناطق نوري در پاسخ به آن با تاكيد بر اينكه با هيچ يك از دو دولت سازندگي و اصلاحات مشكلي نداشته است، گفت: آقاي هاشمي، فردي اجرايي با شرح صدر و پرظرفيت بود. او در ميان رجال سياسي تاريخ معاصر كم نظير است. رئیس‌دولت اصلاحات هم فرد با فرهنگ و خوش‌اخلاق و متواضع و محترمي بود كه هيچ‌گاه با او چالش يا تنشي نداشتيم. ناطق نوري كه در پنج دوره نمايندگي از مجلس اول تا پنجم، با حسن روحاني ديگر عضو جامعه روحانيت مبارز همكار بوده، در اين مجلس او را به عنوان نايب خود در هيات رئيسه داشته است. كسي كه در غياب او رياست مجلس را بر عهده داشته و يك‌بار از تريبون مجلس به شوخي گفته بود: «مگر اينكه مجلس سه شيفته شود كه من هم يك جلسه را اداره كنم، وگرنه اين رئيس هيچ‌وقت مريض نمي‌شود كه نوبت من هم بشود. » ناظق نوري همچنان از او به عنوان چهره‌اي معتدل ياد مي‌كند كه مشي‌اش در اداره مجلس در آن دوران ودر اداره دولت در حال حاضر، اين‌گونه است. روحاني و هاشمي براي انتخابات سال ۹۲ از ناطق نوري مي‌خواهند كه نامزد شود اما او نمي‌پذيرد. هاشمي‌رفسنجاني از هر دوی آنها مي‌خواهد كه هردو نامزد شوند اما روحاني مي‌گويد: «اينكه نمي‌شود من هميشه نفر دوم فلاني – ناطق نوري – بوده‌ام و اگر او بيايد، من حتما نمي‌آيم». ناطق نوري هم به او مي‌گويد كه من قطعا تصميم ندارم كه نامزد شوم، اما اگر شما بيايي من از شما حمايت مي‌كنم و هر كمكي بتوانم مي‌كنم. هنوز هم براي موفقيتش دعا مي‌كند. بازخواني خاطرات سال ۸۴ كه ناطق نوري در راس شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب بود، نيز بخش ديگري از اين گفت‌وگو را تشكيل مي‌دهد. او يكسال قبل از پايان دولت اصلاحات به هاشمي مي‌گويد كه او تنها كسي است كه مي‌تواند كارهاي نيمه كاره را تمام كند. اما هاشمي با بيان اينكه سنش بالا رفته، اين پيشنهاد را نمي‌پذيرد. از اين رو او به دنبال اجماع ميان نامزدهاي اصولگرايان (لاريجاني، ولايتي، رضايي، توكلي، احمدي نژاد و قاليباف)، مي‌رود و براي هر يك دو جلسه در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب تعيين مي‌كند تا ضمن معرفي خود و برنامه‌هايشان، مشكلات اجرايي كشور و نسخه‌هايشان براي مرتفع كردن آن را اعلام كنند. به گفته وي، احمدي‌نژاد در آن برهه مدعي بوده كه ديگر كانديداها هيچ برنامه‌اي ندارند اما او برنامه دارد ولي ناطق نوري مانع از بيانش مي‌شود. اين حرف كه به گوش ناطق نوري مي‌رسد او به باهنر مي‌گويد كه حتي سه جلسه براي احمدي نژاد در نظر مي‌گيرند. احمدي‌نژاد هم مي‌آيد و حرفهايش را مي‌زند. حرف‌هايي كه نه مرحوم حبيب‌ا… عسكراولادي را براي حمايت از او قانع مي‌كند و نه ناطق نوري را. او به احمدي نژاد مي‌گويد: «من حرف‌هايت را به دقت گوش دادم. يا سواد تو خيلي بالاست كه من نمي‌فهمم چه مي‌گويي يا حرف‌هاي بالاي ابري مي‌زني!» او پيش از اينها در گفت‌وگو با شرق هم گفته بود كه گويي احمدي نژاد فضايي فكر مي‌كرد! نهايتا شوراي هماهنگي به حمايت از «لاريجاني» به عنوان نامزد واحد اصولگرايان مي‌رسد و وقتي ناطق نوري اين خبر را به هاشمي مي‌دهد، او نيز مي‌گويد كه قصد كانديداتوري دارد. تصميمي كه به گفته ناطق هم معادلات را به هم ريخت، هم آرا را تقسيم كرد و هم كشور به سمتي رفت كه نبايد مي‌رفت!

بازدیدها: 35