پژوهشی در باب پیشینه و گسترش واژهها و برخی سنن و آداب ایرانی بخش پایانی ادبیات تغذیه در ایران استاد محمد حسن ابریشمی
پیش از این گفتیم که، واژة «زونج» در متون کهن فارسی نیامده، همچنین شاعران از قرن ششم به بعد در سرودههای خود از آن یاد نکردهاند، چون تداول نداشته است. طبعاً بسحاق اطعمة شیرازی نیز در مضامین نظم و نثر خود اشارهای به «زونج» ندارد. در حالی که وی در آثار خود، اسامی بسیاری از غذاهای متداول را آورده است، و ابوابی را به معرفی انواع غذاها اختصاص داده، و شرحی به نثر، در چگونگی تهیه و مواد هر یک نقل کرده و از سرودههای خود بیتی به عنوان شاهد آورده است. این اسامی در نه باب تحت عنوان فرهنگ دیوان اطعمه، منضم به کلیات آثار وی آمده، و با این جملات آغاز شده است: شرح اسامی بعضی از این اغذیه که به اصطلاح قوم گفتهایم، به نه باب بیان خواهیم کرد، تا روزیخوارانِ جهان بدانند که هر یک چیست و چگونه باید ساخت. بسحاق، در این نه باب، به معرفی غذاهایی که در تهیة آنها «روده» از مواد اصلی بوده، در باب اول از «حسیبک» و «زیچک» سخن گفته؛ ودر باب هشتم به معرفی «سختو» و «زناج» و «مبار» پرداخته، که تعاریف آنها کم و بیش مشابه «زنیج» است: الحسیبک: «رودة کهرة [بزغالة شش ماهة شیرخوار]، که مدور بپیچند، مقدار...