گزارش جلسهی انجمن قطب تربت حیدریه به تاریخ شنبه ۱۴۰۱/۰۹/۱۲ به قلم بهمن صباغ زاده
صندلیها را که گذاشتم، میکروفنها را که وصل کردم، ضبط صوت را روشن کردم و در جای خودم نشستم. همان موقع به این فکر کردم که کسی چه میداند امشب چه کسانی روی این صندلی خواهند نشست و چه خواهند خواند. شاید امشب شعری خوانده شود که شعر خراسان را دگرگون کند و شاید هیچ اتفاق خاصی نیفتد، شعرها را بخوانیم و نقدها را بشنویم و برویم تا شنبهی بعد.
همان موقع به این فکر کردم که کسی قرار نیست گزارش این جلسه را بنویسد و دوست دارم راجع به همین موضوع بنویسم. و باز همانوقت دوربینم را درآوردم و از صندلی خالی و میکروفن عکس گرفتم تا این ایده را فراموش نکنم. اگر بخواهم فکرهایم را به نخ بکشم باید تا صبح بنویسم. بگذریم…
ما میتوانیم در شعر منتظر وقوع یک اتفاق خارقالعاده باشیم، یک ایدهی ناب با یک زبان دست اول و بکر مثل «زمستان» اخوان که ستون شعر نیمایی شد. نیما در سالهای پایانی عمرش کمر راست کرد و قبل از مرگش دید که نهالی که نشانده به بار نشسته است؛ میتوانیم ذرهذره و گامبهگام جلو بریم، کج برویم، راست بریم، اصلا عقب برویم و در دنیای ادبیات بچرخیم تا ببینیم زمانه برایمان چه خوابی دیده است.
به هر حال چیزی که انجمن را برای من جذاب میکند همین است که نمیدانم قرار است چه بشنوم. نمیدانم کدام حال، کدام حس در کدام گوشهی این شهر شاعری را تکان داده و کلمات را روانهی کاغذ کرده است. نمیدانم قرار است دلم به آهنگ کدام کلمات برقصد.
خلاصه من و دوستانم چراغ انجمن قطب را به عشق شما روشن نگاه میداریم. نگه دارم به چندین اوستادی، چراغی را در این طوفان بادی. تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن.
بهمن صباغ زاده
یکشنبه ۱۴۰۱/۰۹/۱۳ تربت حیدریه
بازدیدها: 1