((تربت حیدریه در ماجرای ملی شدن صنعت نفت )) برگرفته از کتاب قند و قروت نگارش محمد مهدی تهرانچی
۲۹ اسفند ماه ۱۳۲۹سال ملی شدن صنعت نفت بود . با آن در گیری ها و مبارزات و آن تبلیغات که البته دیار ماهم از این هیاهو بی نصیب نبود ،گروهی شدیدا”موافق دکتر محمد مصدق و مبارزه او با انگلیسی ها بودند و گروهی مخالف ایشان که اورا عوام فریب می دانستند ،معتقد بودند مسئله نفت و مبارزه با انگلیسی ها بی فایده است ، زیرا ما صنعت نفت را نمی توانیم اداره کنیم . گروه اول شامل قرائی ها، فرهنگیان و عده ای از تحصیل کرده ها از جمله آقای دکتر محمد رضا معتمدی ، برادرشان علی آقای معتمدی و دیگران بودند دسته دوم خاندان تربتی و مرحوم عماد تربتی که نماینده مجلس هم بود و بعضی از بازاری ها و نیز مرحوم دکتر ابولقاسم علوی را شامل می شدند . در آن سال من برای ادامه تحصیل سال چهارم دبیرستان نیشابور بودم . ایام عید را آمدم به تربت حیدریه ، شاید روز اول یا دوم عید بود . آقای ناصر نخعی را که از طرفداران دولت دکتر محمد مصدق و خواستار ملی شدن نفت بود به همراه چند نفر از دوستان من و تعدادی از دانش آموزان دبیرستانی را دیدم که پرچم کوچکی در دستشان بود و برای...