در منابع کهن و نصیحه الملوک امام محمد غزالی- بخش پایانی دادگری و برکات خداوندی استاد محمد حسین ابریشمی

خواجه‌نصیرالدین طوسی، به استناد منابع قدیم‌تر، می‌گوید: «چون والیان جور کنند باران نبارد و خشکسال بود» [طوسی، اخلاق محتشمی، ۱۳۷]؛ همو در جای دیگر یاد‌آور می‌شود که: «عمارت دنیا به عدل مدنی است و خرابی دنیا به جور مدنی» [همو، اخلاق ناصری، ۱۳۵].

امام محمد غزالی در نگارش‌هایش حکایات و وقایع عبرت‌آموز فراوان نقل می‌کند. او در آثار دیگرش نیز اشاراتی در باب نسبت یا رابطة بین عدالت با برکات خداوند دارد و همچنین از عواقب ظلم و فساد مردمان ـ که عبارت از قحط و غلا، فقر و ناامنی و بلیات زمینی و آسمانی باشد ـ سخن می‌گوید. بررسی دیگر آثار غزالی از حوصلة مقالة حاضر بیرون است، و تنها با نقل روایتی از کیمیای سعادت به این گفتار پایان می‌بخشد [غزالی، ۱۳۶۱، ۱ر۲۶۲]:

مالک دینار می‌گوید: در بنی‌اسرائیل قحطی بود، بارها به استسقا [طلب باران ] بیرون شدند، و اجابت نیفتاد. پس وحی آمد به پیغامبر ایشان که ایشان را بگو که: بیرون آمده‌اید و دعا می‌کنید با کالبدهای پلید و شکم‌های پُر حرام و دست‌های به خون ناحق‌آلوده؛ بر این بیرون آمدن خشم من بر شما زیادت گردد و از من دورتر گردید.

این مطالب پاره‌ای بود از خیل باورها، ‌گفتگوها، روایات و داستان‌های ایران و اسلامی در باب رابطه و نسبت برکات حضرت باریتعالی با میزان و درجة دادگری حاکم بر جوامع بشری. امید دارد برای خوانندگان مفید و آموزنده باشد، و لطفاً، نقد و نظر احتمالی خود را به آدرس نویسنده مرحمت فرمایند:

* بخش عمدة این مقاله در فصلنامة پاژ [مشهد، فرهنگسرای فردوسی]، شمارة ۳، پاییز ۱۳۸۷، [ویژه‌نامة غزالی]، ص ۹۴-۸۳، منتشر شده است.

[۱]. ابن قتیبه [۲۷۶-۲۱۳هـ]، اصلاً ایرانی است، پدرش اهل مرو از خراسان بوده است.

[۲]. عبهری غزنوی، طی قصیده‌ای، در مدح آلب ارسلان سلجوقی، اشاره‌ای به ویرانگریهای ترکمانانِ بد دارد [جاجرمی، ۲ر۴۷۷].

[۳]. مقارن با همان عصرِ ترکمانان سلجوقیِ حاکم بر ایران، ناصرخسرو قبادیانی، در مضامینی از قصاید خود، شرایط و اوضاع غم‌انگیز خراسان را در این ابیات تجسم بخشیده است [دیوان ناصرخسرو، ۷۹، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۴۵]:

خاک خراسان چو بود جای ادب

معدن دیوان ناکس اکنون شد

بندة ترکان شدند، باز مگر

نجم خراسان نحس و مخبون شد

******************

نگه کنید که در دست این‌و آن چو خراس

به چندگونه بدیدید مر خراسان را

اکنون که دیو‌خراسان به جمله‌ویران کرد

ازو چگونه ستانم زمین ویران را

مرا بَدَل ز خراسان زمین یمگان است

کسی چرا طلبد مرمرا و یمگان را

******************

خراسان جای دونان گشت، گنجد

به یک خانه درون آزاده با دون

بر آن تربت که بارد خشم ایزد

بلا روید نبات از خاک مَسنوُن

[۴]. سنایی غزنوی ابیات دیگری نیز در این باب دارد، از آن جمله است [ لغت‌نامه، ذیل عدل]:

هر کجا عدل روی بنموده استرنعمت اندر جهان بیفزوده است

عدل شمعی بود جهان افروز

ظلم شد آتشی ممالک سوز

چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ روز نامه اطلاعات

بازدیدها: 0

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *